شرایط حساس اقتصاد ملی در این روزها و روزهای پیش رو، تحلیلهای کارشناسی متعددی را در پی داشته به گونهای که امروز هر شهروند ایرانی بدون اغراق یک تحلیلگر اقتصادی است.
از تحلیهای کف خیابانی که بگذریم، قاطبه اقتصادخواندهها و کارشناسان هم دلواپس حال و آینده اقتصاد کشورند.
اینکه چه شد به اینجا رسیدیم؟ کدام مؤلفهها مورد غفلت واقع شد؟ و برای بهبود روزهای پیش رو دولتمردان و به ویژه تیم اقتصادی دولت چه باید تدبیر کنند و مواردی از این دست را از دکتر وحید شقاقی شهری اقتصاددان و مشاور کمیسیون نظارت دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام پرسیدیم.
گفت و گوی قدس آنلاین را با وی بخوانید:
* آقای دکتر! دولتمردان اذعان دارند کشور به روزهای جنگ اقتصادی وارد شده. از زاویه دید شما به عنوان یک اقتصاددان، مصادیق این جنگ اقتصادی چیست؟
** تحریمهای پیش رو و تحرکات گسترده دیپلماتیک آمریکا علیه همکاران اقتصادی ایران، بهترین مصادیق این جنگ اقتصادی است. تحریمها دو مرحلهای است. مرحله اول که از نیمه مرداد شروع میشود و بخشهایی نظیر فلزات گرانبها، صادرات فرش و پسته ایران به آمریکا را هدف قرار میدهد و مرحله بعد که حوزه نفت، انرژی و پتروشیمی ایران را از نیمه آبان به دشواری مواجه خواهد ساخت.
رایزنی برای برقراری این دو نوع تحریم از اردیبهشت ماه شروع شد. خزانه داری آمریکا یکی دو هفته قبل صادرات فرش و پسته ایران را ممنوع کرد. تورهای رایزنی و مذاکره از سوی سفرای آمریکا با کشورهای مختلف اروپایی و به منظور متقاعد مردن این کشورها برای خروج از اقتصاد ایران هم نشان از حساسیت روزهای پیش رو برای اقتصاد ایران است. در روزهای اخیر کره جنوبی، ژاپن و هند در خصوص عدم خرید نفت از ایران، توجیه شدهاند. خانم هیلی شخصاً به هند رفت تا این کشور را از خرید نفت ایران منصرف کند.
در همین حال تحریم رئیس کل بانک مرکزی ایران اعمال شد و بانک البلاد عراق هم به دلیل همکاری با ایران، تحریم شد. اینها همه یعنی جنگ اقتصادی شروع شده و در حال شدت گرفتن است چرا که حتی امارات متحده عربی، روسیه و عربستان هم برای افزایش تولید خود و جایگزینی تولید نفت ایران اعلام آمادگی کرده اند.البته اروپاییها هم در این مدت کم شیطنت نکردند از جمله آلمان که بخشی از داراییهای ایران را بلوکه کرد. هلند هم شیطنتهایی کرد و خلاصه، تحریمها ما را به جنگ اقتصادی غیرقابل انکاری وارد کرده است.
* در شرایط فعلی برخی تحلیلگران نوسانات شدید ارزی و برخی باور بی اعتمادی عمومی به دولت و تدابیر اقتصادیش را پاشنه آشیل اقتصاد ما در برابر تحریمها می دانند. شما چه فکر می کنید؟
** من این موارد را قبول دارم و در کنار این دو معتقدم اگر مشکلات اقتصادی از درون حل می شد و اقتصاد مقاومتی ظرف ۵ سال گذشته مغفول نمیماند اگر چه به سختی اما میتوانستیم در مقابل تحریم مقاومت کنیم چرا که ظرفیتهای اقتصادی ما بسیار زیاد است و همین ظرفیتها که در اقتصاد مقاومتی دیده شده مقاومت ما را افزایش می داد.
واقعیت این است که ابزارهای لازم و تدابیر اقتصادی لازم را نتوانستیم طراحی و اجرا کنیم به همین دلیل اقتصاد ما به منزله یک خودروی ضعیف در جاده خاکی، امکان مانور دادن بهینه را ندارد.
* منظورتان کدام ابزارها و تدابیر است؟ آیا خلأ قانونی در این خصوص وجود دارد؟
** مهمترین ابزاری که باید داشته باشیم اما متاسفانه نداریم، نظام کارآمد مالیاتی است. نبود این نظام در سایه فساد گسترده، سوداگریها را در بازارهای مختلف رقم زده است لذا اصلاح نظام مالیاتی برای اقتصاد ما از نان شب هم واجب تر است. دولتها و مجالس مختلف در این سالها نتوانستند پایههای مالیاتی از قبیل مالیات بر مجموع ثروت و درآمد، عایدی سرمایه، خانه های خالی، سود سپرده، مالیات مهاجران (آنهایی که از ایران می روند)، واردات کالاهای لوکس، اضافه واردات و ارزش افزوده در صنوف مختلف را قانونی و اجرایی کنند. هر یک از این پایهها قادر است ضمن افزایش درآمد دولت، کاهش وابستگی به نفت و جلوگیری از سفته بازی را رقم بزند.
وضع چنین پایههای مالیاتی در تمام کشورها اجرایی شده و افراد ۲۰ درصد ثروتشان را باید مالیات بدهند این یعنی تجمع ثروت، نابرابری اجتماعی و اختلاف طبقاتی هم منتفی می شود. بر همین اساس تاکید می کنم نظام مالیاتی کارآمد، عامل اصلی مهار سفته بازی در بازارهای مختلف و از جمله ارز است. ابزار دیگر هم اصلاح نظام بانکی است تا از خلق نقدینگی در سیستم بانکی جلوگیری شود. اگر نظارتها تقویت و سیستم بانکی یکپارچه شود، نقدینگی بالای ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی به فرصتی برای اقتصاد تبدیل می شود و نه تهدید. متأسفانه فرصت اجرای اقتصاد مقاومتی را در ۵ سال گذشته از دست دادیم لذا برای شروع دوباره باید ذی نفعان وادی سوداگری و مفسدان را کنار بزنیم.
* شما معتقدید در اصلاح نظام بانکی و مالیاتی، سهل انگاری شده ضمن اینکه وجود فساد را در اقتصاد کشور تأیید می کنید. در مقطع فعلی تا چه میزان می توان از طریق برخورد با فساد، تبعات تحریمها را کم کرد؟
** درست است که ما فرصتهای زیادی را از دست داده ایم اما اگر از همین امروز برای برخورد با مفسدان و اختلاس گران قاطعیت به خرج دهیم، می توانیم تحریمها را مهار و اعتماد عمومی را تقویت کنیم. اگر پایه های مالیاتی را به ضرر سوداگران افزایش دهیم یک شخص به خودش اجازه نمی دهد چند هزار سکه بخرد و انبار کند و یا ۲۰ دستگاه خودرو در پارکینگ خانه نگهداری کند به امید افزایش قیمت.
* اما به نظر می رسد اعتماد عمومی هم به تدابیر دولت به حداقل رسیده است. به عقیده شما چرا دولت به این نقطه رسید؟
**بیاعتمادی عمومی حاصل تدابیر و تصمیمات غلط اقتصادی است و متأسفانه دولت پشت سر هم این خطاها را تکرار می کند. از دلار ۴۲۰۰ تومانی غیرکارشناسی و عجولانه تا اوراق گواهی سپرده ۲۰ درصدی و نبود هماهنگی بین تیم اقتصادی دولت و پاسکاری مداوم مشکلات بین این تیم، بخشی از این خطاها هستند که مردم را دلسرد کردهاند. چرا باید در درون سازمان توسعه تجارت تا حدی فساد باشد که ثبت سفارش خودرو به آسانی دستکاری شود و یا فرایند تخصیص ارز و واردات تا این حد بی نظم و بی ربط به هم باشد؟ انصاف نیست که در این شرایط منابع ارزی کشور این گونه حیف و میل شود.
دولت باید بداند پاکدستی و سلامت اقتصادی، اعتماد عمومی را ایجاد می کند. متاسفانه در دو سه ماه اخیر و تنها در یک مورد و با ارز ۴۲۰۰ تومانی زمینه خوش گذرانی و سفر ۶۰۰ هزار نفر برای سفر به ترکیه فراهم شده است! این یعنی رانت و فساد در توزیع منابع ارزی آن هم در این مقطع حساس، بیداد می کند و این در حالی است که دولت همچنان قدرت پیش بینی آینده را ندارد.
انتهای پیام/
نظر شما